روزها در گذرن اند
عزیزکم..پسرم..روزها در گذرن اند و تو هرروز بزرگتر و دوست داشتنی تر میشی..وقتی به روزای گذشته فکر میکنم...نمیدونم..آدمی فکر میکنه که روزای سخت تموم نمیشن..ولی...روزگاره دیگه..
قربونت برم..دل درد ها و بی قراری های شبونه بیشتر شدن..هر چی داروی گیاهی و داروخانه ای بوده برای خوب شدن تو تهیه کردم و بهت دادم ولی هیچ فایده ای نداشته..
خدا کنه زودتر خوب بشی روز و شب های خیلی سختیه..تنهام..بابایی سر کار..خونه باباحاجی ایم تا هرچه زودتر بتونیم خونه خودمون و جابه جا کنیم و بیایم نزدیک باباحاجی و مامانا تا خیال مون راحتر بشه..دوست دارم..
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی