آقا پارسیا..آقا پارسیا..، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

پارسیا پادشاه پاییز

بارداری

امروز ١٣/١٢/ ٩١...باید برم پیشه دکتر پورسیاح...... نوبت دارم برا نشون دادن آزمایش ام...دکتر و خیلی دوست دارم خانم خیلی محترم و صمیمی ایه هر سوالی داشته باشم میپرسم ازش ...پویا هم باهام اومده ..آزمایش و که نشون میدم دکتر سریع میگه خانم شما بارداری...من به پویا نگاه میکنم..پویا هم میخنده..دکتر سریع دستوره سونو میده...دلم یه جوریه...نمیدونم چرا؟؟   خوده دکتر سونوگرافی برام انجام داد...بهم گفت ماشالا نی نی مون ٦هفنه است..مبارک باشه..من گفتم صدای قلبش و میشه گوش بدم؟دکتر گفت الان زوده ولی خدا رو شکر همه چیز عالیه...وای چه حسی داره..از الان تو فکر جنسیت ام... ی سری آزمایش اولیه است که باید انجام بدم ...
4 ارديبهشت 1392

بارداری

امروز صبح با آجی ندا رفتم آزمایشگاه برا آز خون و مشخص شدن بارداری..آزمایش دادم و گفت تا ظهر آماده میشه بعدش باهم رفتیم بازار..هنوز استرس دارم و تو فکرم...تا ساعت ١٢ چی میشه؟؟؟ جواب آزمایش و گرفتم متصدی چیزی نگفت ولی از اونجایی که خودم یه چیزایی بلد بودم فهمیدم که باردارم و مثبته..یهو زیزه دلم خالی شد نمیدونم چرا...بین خوشحالی و دل نگرونی بودم..ندا از خوشحالی پرواز میکرد..زنگ زدم به پویا گفتم... خندید و خوشحال شد..باید نوبت دکتر بگیرم تا خیالم راحت بشه.. ...
3 ارديبهشت 1392

بارداری

من و همسرم تصمیم گرفتیم بعد از 5سال زندگی مشترکمون نی نی دار بشیم...خوشحالم و از الان استرس و دلهره دارم و کمی هم نگرانم....نمیدونم شاید طبیعی باشه... امروز به اصراره آجی ندا بی بی چک زدم و مثبت شد..البته خط دوم کمرنگه..باید برم از دوستای نی نی سایتم بپرسم...خوبه خدا رو شکر دوستام هستن..میگن مثبته..ندا هم کلی جیغ و داد میکنه که هوووورااا خاله شدم ..اما خودم مطمعن نیستم..شک دارم و نگرانم..   شب شده تو فکرم..دلهره دارم..نمیدونم چرا؟پویا میگه مگه دوست نداشتی نی نی داشته باشی..چت شده..یه حسی دارم صبح میرم آزمایش بدم..(8/اسفند/90) ...
3 ارديبهشت 1392
1